سوزستان



آمد و دنیای من آن لحظه شاد و خوب شد
عطسه ای کرد و دلم یکهو پر از آشوب شد

قدرت پرتاب عطسه آنچنان کوبنده بود
تا شعاع بیست متری کلهم مرطوب شد

دور من سرشار ویروس و اتاقم خانه ی
یک کرونای بزرگ و چابک و مرغوب شد

تا کمی نزدیک می‌شد، من فراری می شدم
فیلم تعقیب و گریزم شاخ یوتی‌یوب شد

گفتمش دیوار بین ما نمی‌ریزد، برو!
رفت و در شهر مجازی سیتیزن محسوب شد

تا که چت های مرا با شخص *وی بهداشت* دید
از حسادت گرم تایپ نامه ای مکتوب شد

در توییتر رفت و زد هشتگ #کرونایی_شدم
مانده ام درد و مرض کی این همه محبوب شد؟!

پیج او را خواندم و سرفه امانم را برید
از شیوع سایبری، روحیه ام معیوب شد

ماسک های خوب اما بین مجلس پخش شد
ویروس بدبخت دید و خود به خود سرکوب شد

درس اخلاقی گرفتم: عشق بازی چندش است»
از تمام ماجرا تنها همینش خوب شد


زهرا آراسته نیا


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

طراحی حرفه ای وبسایت / سئو سایت تخفیف کده دنیای قصه|قصه | داستان کافه ی من آموزش ساده و رایگان زبان انگلیسی خانومانه وبلاگ سمیه آرزه ارزان کده فروش انواع برند کولر گازی با بهترین قیمت کهف